کاوش موضوع نام گرایی
صفحه اصلی
نام گرایی
نامگرایی (به انگلیسی: Nominalism) یا اصالت تسمیه، نظری فلسفی است در متافیزیک که اعلام میکند موجودات دارای ماهیت یا ذات نیستند و تعریفها در کل به گوهر موجودات بازنمیگردند و بیان عینی یا بازتاب واقعی نیستند؛ بلکه برداشتهایی هستند که خودمان آنها را در مورد چیزها و امور مطرح کردهایم. تمامی عنوانها و اصطلاحهای کلی از جمله آنها که گویا قرار است در منطق، نوع و جنس را متمایز و مشخص کنند، اسامی قراردادی هستند؛ یعنی نشانهها یا نمادهایی برخاستهاند و وجود عینی و واقعی ندارند. فقط امور خاص و مشخص وجود دارند. امور کلی یا جهانشمول یعنی امور تجریدی، ایدهها و ذاتها وجود عینی ندارند و جز زادههای تخیل یا زبان ما به حساب نمیآیند. سرخی در دنیا نیست؛ چیزهایی وجود دارند که سرخ هستند. از نظر یک نامگرا اموری که با یک نام خوانده میشوند، در هیچ چیز با هم شریک نیستند، مگر همان نام.
در متافیزیک نامگرائی بر این باور استوار است که کلیات و اشیاء مجرد وجود واقعیای جز تنها در نام یا برچسب ندارند. دست کم دو خوانش اصلی از نامگرائی وجود دارد. یک خوانش وجود کلیات-چیزهائی که میتوانند توسط چیزهای خاصی مصداق پیدا کنند یا نمودار شوند- (مانند: نیرو، انسانیت) را انکار میکند. خوانش دیگر بخصوص وجود اشیاء مجرد – اشیائی که در فضا و زمان وجود ندارند- را انکار میکند. اکثر نامگرایان بر این باورند که ویژگیهای مادی موجود در فضا و زمان واقعی هستند و کلیات تنها پساواقعیاتاند که از اشیاء معین نتیجه میشوند. اما برخی خوانشهای نامگرائی معتقدند که برخی ویژگیها کلیات مجرد هستند (مانند: اعداد)، حال آن که برخی دیگر کلیات ملموساند-کلیاتی که واقعاً در فضا وزمان وجود دارند-(مانند: ستونها، مارها و موزها).
نامگرائی در آغاز گونهای موضعگیری در برابر مسألۀ کلیات بود که تاریخ آن به زمان افلاطون باز میگردد و در برابر فلسفههای واقعگرا مانند واقعگرائی افلاطونی قرار میگیرد که تأکید دارد کلیات فراتر از ویژگیها نیز وجود دارند. اما واژۀ نامگرائی از بحثهای فلسفۀ قرون وسطائی با روسلینوس گرفته شده است.
به نظر میرسد واژۀ نامگرائی از واژۀ (nomen) به معنای نام آمده باشد. جان استوارت میل نامگرائی را در حکمت زیر خلاصه میکند: هیچ چیز کلی به جز نامها وجود ندارد
در فلسفۀ حقوق، نامگرائی جایگاه خود را در واژۀ (نامگرائی قانونی) باز مییابد.... بیشتر در ویکی پدیا